ناهضه

لغت نامه دهخدا

( ناهضة ) ناهضة. [ هَِ ض َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث ناهض. رجوع به ناهض شود. || ناهضةالرجل ؛ برادران پدری مرد که با وی قیام نمایند و کسانی که بجهت وی غضب کنند بر کسی و قیام نمایند به کار وی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اقوام شخص و برادران ابی او که با او نهضت کنند و به حمایت وی خشمگین شوند یا به خدمت او برخیزند. ( از معجم متن اللغة ): ما لفلان ناهضة؛ یعنی فلان خدمتکارانی که به کارهای وی رسیدگی کنند ندارد. ( ناظم الاطباء ). ج ، نواهض.

فرهنگ عمید

برادران و نزدیکان و نوکران مرد که برای او قیام کنند، ناهضة الرجل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت فال حافظ فال حافظ فال فنجان فال فنجان