مقنص
مقنص. [ م َ ن َ ] ( ع اِ ) دام. ( آنندراج ).
مقنص. [ م ُ ن ِ ] ( ع ص ) صیاد :
آینه خالص نگشت او مخلص است
مرغ را نگرفته است او مقنص است.مولوی.
(مُ نِ ) [ ع . ] (اِفا. ص . ) صیدکننده ، صیاد.
( اسم ، صفت ) صید کننده صیاد ( مرغ آهو ) : [ آینه خالص نگشت او مخلص است مرغ را نگرفته است او مقنص است . ] ( مثنوی . نیک . ۳۱۸:۲ )
دام
صیدکننده، صیاد.