مستملح

لغت نامه دهخدا

مستملح. [ م ُ ت َ ل ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استملاح. ملیح شمرنده کسی را. ( از منتهی الارب ). ملیح شمارنده یا ملیح یابنده کسی را یاچیزی را. ( از اقرب الموارد ). رجوع به استملاح شود.
مستملح. [ م ُ ت َ ل َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استملاح. ملیح. نمکین. ( غیاث ). رجوع به استملاح شود.

فرهنگ عمید

نمکین.

فرهنگ فارسی

۱ - نمکین یافته . ۲ - ( صفت ) نمکین .
ملیح شمرنده کسی را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال پی ام سی فال پی ام سی فال لنورماند فال لنورماند فال تخمین زمان فال تخمین زمان