متشیخ

لغت نامه دهخدا

متشیخ. [ م ُ ت َ ش َی ْ ی ِ ]( ع ص ) خواجه و پیرشونده. ( آنندراج ). شیخ شده و خواجه و پیر گشته. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || آن که خود را به پیری زند. و رجوع به تشیخ شود.

فرهنگ عمید

پیرشده یا تظاهرکننده به پیری.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال سنجش فال سنجش فال نخود فال نخود فال اعداد فال اعداد