لغت نامه دهخدا
شمر جرعه ای دان به نزدیک یم
جهان لقمه ای دان بنزدیک غاژ.شمس فخری.|| کلاغ مانندی خردتر از کلاغ و باریک تر از آن سیاه با پای و منقار مرجانی رنگ یعنی سرخ خوشرنگ . رجوع به غراب و رجوع به زاغ شود. غراب البین. حاتم و رجوع به غاژ کردن شود. ( منتهی الارب ). ضِوَع. ضُوَع. ( منتهی الارب ). غراب الزرع. غراب الزیتون.