ستوربانی

لغت نامه دهخدا

ستوربانی. [ س ُ ] ( حامص مرکب ) عمل ستوربان. کار ستوربان : که بجان ایمن باشد که دشمنان قصد جان کنند... و خواهد که ستوربانی فرماید بر جای باشم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 235 ). خواجه [ احمد حسن ] گفت : از ژاژ خاییدن توبه کردی گفت [ ابوالفتح بستی ]: ای خداوند مشک و ستوربانی مرا توبه آورد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 165 ).

فرهنگ عمید

شغل و عمل ستوربان، تربیت و نگه داری ستوران.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال پی ام سی فال پی ام سی فال عشقی فال عشقی فال انگلیسی فال انگلیسی