جیغوت

لغت نامه دهخدا

جیغوت. [ج َ / ج ِ ] ( اِ ) توبره ای که از لیف کنند. توبره و سبدی که از لیف سازند. ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). توبره و سبدی که از لیف بافند. ( برهان ) :
غم عیال نبود و غم تبار نبود
دلم بر آستن آکنده بود چون جیغوت.طیان.رجوع به جیغت شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال احساس فال احساس فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال شمع فال شمع