تمجد

لغت نامه دهخدا

تمجد. [ ت َ م َج ْ ج ُ ] ( ع مص ) تعظم. ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه آزاد فارسی

تِمْجَد
تِمْجَد
شهر ویران و متروک شدۀ باستانی الجزایر، از شهرهای دورۀ روم باستان، درجنوب قسنطینه و ۳۵کیلومتری شهر بتنا در حاشیۀ شمالی صحرای بزرگ افریقا. این شهر در ۱۰۰م به فرمان امپراتور ترایانوس ساخته شد. شهر تمجد را در دورۀ رومیان، تاموگادی و تاموگاس می نامیدند. در قرن ۶م بربرها آن را نابود کردند، اما دوباره رونق یافت و سرانجام به تصرّف اعراب مسلمان درآمد و پس از مدتی متروک شد. نخستین حفاری ها را در محوطۀ باستانی تمجد، فرانسوی ها در ۱۲۹۸ق/۱۸۸۱م انجام دادند، و بقایای آثار ارزنده ای از دورۀ رومیان به دست آمد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ورق فال ورق فال لنورماند فال لنورماند فال سنجش فال سنجش