احتواء

لغت نامه دهخدا

احتواء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) گرد کردن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر ). گرد فروگرفتن. ( غیاث ). || فراگرفتن از هر سوی. ( منتهی الارب ). اشتمال. || فرازآمدن بر. ( منتهی الارب ). || جمع کردن. ( زوزنی ). || دست یافتن بر چیزی. بر چیزی دست یافتن. ( تاج المصادر ) ( زوزنی ). || احتواء رطوبت بر قلب ؛ علتی است که صاحب آن چنان پندارد که دل او شنا می کند.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - گرد کردن ، فراگرفتن از هر سوی . ۲ - حاوی بودن ، دربرداشتن .

ویکی واژه

گرد کردن، فراگرفتن از هر سوی.
حاوی بودن، دربرداشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال اعداد فال اعداد فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال زندگی فال زندگی