کراویه

لغت نامه دهخدا

کراویه. [ ک َ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) کراویا. ( از برهان ) ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به کراویا شود.

فرهنگ عمید

= کراویا

فرهنگ فارسی

( اسم ) گونه ای زیره که بنام زیر. سیاه یا زیر. سیاه کرمانی موسوم و دارا ی ریشه های متورم است و در افغانستان و بلوچستان بفراوانی میروید . از دانه هایش بمنظور معطر کردن اغذیه استفاده میکنند و بعلاوه دارا ی خاصیت باد شکن و از بین بردن نفخ های روده مقوی و قاعده آور و مدر است کرویه کراویه قرنباد زیر. سیاه زیر. کرمانی با سلیقون از حمیون فادرونی کمون رومی تقرد تقده قاروا شاه زیره تقر قرنفار کمون فرنگی کراوی. صحرایی قرامن کیمیونی قردمانا کراوی. بری کراوی. دشتی تخم توخره قرطمانا کراوی. رومی کراوی. جبلی . یا کراویا بری . یا کروایائ جبلی . یا کراویائ دشتی . یا کراویائ رومی . یا کراویا صحرایی .

دانشنامه عمومی

کراویه ( به صربی: Kravlje ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است که در نیش واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم