لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
کاررس
لغت نامه دهخدا
کاررس. [ کارْ، رَ / رِ ]( نف مرکب ) آنکه بکار رسد. کسی که کار راه اندازد.
فرهنگ معین
(رَ یا رِ ) (ص فا. ) کسی که به کارها برسد، آن که کارزار راه اندازد.
فرهنگ عمید
آن که به کاری برسد، کسی که به کاری رسیدگی می کند.
فرهنگ فارسی
کسی که کار راه اندازد
( صفت ) کسی که بکارها برسد آنکه کار را راه اندازد .
ویکی واژه
کسی که به کارها برسد، آن که کارزار راه اندازد.
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال تاروت
فال قهوه
فال مارگاریتا
فال آرزو