چرغنده
چرغنده. [ چ َ غ َ دَ / دِ ] ( اِ ) بمعنی چرغند است ، که چراغ باشد. ( برهان ). چراغ. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). || چرغند. که چرغدان و چراغپایه باشد. ( برهان ). چراغپایه. ( جهانگیری ). || روده گوسفند بگوشت و مصالح آکنده را نیز گویند. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( انجمن آرا ). رجوع به چرغند شود.