چترک

لغت نامه دهخدا

چترک. [ چ َ رَ ] ( اِ مصغر ) مصغر چتر. چتر کوچک. چتر خرد.
آفتاب آز اگر رنجه کندْت
از نُمیدی چترکی بر سر فکن.ناصرخسرو.
چترک. [ چ َ رَ ] ( اِ ) نام گیاهی. ( ناظم الاطباء ). یکنوع از سرخس هایی که در پزشکی بکار میرود و برگهای کوچک آن بریدگی زیاد دارد و بواسطه زیادی هاگینه ها در زیر آن زرد رنگ است. ( از گیاه شناسی گل گلاب ص 168 ).

فرهنگ عمید

۱. چتر کوچک.
۲. (زیست شناسی ) گیاهی چتری با برگ های بلند که مصرف دارویی دارد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) سرخسی از خانواد. آسپلنی ها که بر روی دیو نارها و تخته سنگها روید و در شمال ایران فراوانست.برگهایش کوچک و دارای بریدگی بسیاراست و از آن در طب در امراض مجاری ادرار و کلیه هااستفاده میکنند حشیشه الطحال آلتون اوتی .
مصغر چتر . چتر کوچک . چتر خرد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم