پیردل

لغت نامه دهخدا

پیردل. [ دِ ] ( ص مرکب )که دلی پیر دارد. چون پیر مجرب و بخرد :
باش با عشاق چون گل در جوانی پیردل
چند ازین زهاد همچون سرو در پیری جوان.خاقانی.

فرهنگ عمید

۱. کارآزموده.
۲. دل آگاه.
۳. [قدیمی، مجاز] خردمند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم