پلغیده

لغت نامه دهخدا

پلغیده. [ پ ُ ل ُغ ْ غی دَ / دِ ] ( ن مص ) در تداول عامیان ، برجسته و ازحد طبیعی زیاده بیرون آمده و اکثر در چشم متداول است. بیرون جسته : چشم پلغّیده ؛ مایل بسوی بیرون. جاحظ.

فرهنگ عمید

برجسته، برآمده، بیرون جسته.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی فال کارت فال کارت فال فرشتگان فال فرشتگان