پالیزوان

لغت نامه دهخدا

پالیزوان. ( اِ مرکب ) پالیزبان :
نوبتی پالیزوان و نوبتی سرو سهی
نوبتی روشن چراغ و نوبتی گاویزنه.منوچهری.و رجوع به پالیزبان شود.

فرهنگ عمید

= پالیزبان

فرهنگ فارسی

( اسم ) پالیزبان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم