پاتنگان

لغت نامه دهخدا

پاتنگان. [ ت ِ ] ( اِ ) بادنجان. باذنجان :
ریش چون بوگانا سبلت چون سوهانا
سر بینیش چو بورانی پاتنگانا.ابوالعباس.سر و تن چون سر و تن پنگان
از درون چون برون پاتنگان.سنائی.و رجوع به بادنجان شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان