ورمالیدن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) دامن بر میان زدن و پاچه ازار و آستین جامه را بالا کردن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || کنایه از گریختن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). فرار کردن. ( ناظم الاطباء ). چه ، دامن را بر میان زدن ، دویدن را آسان کند. ( حاشیه برهان چ معین ).
فرهنگ معین
(وَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - دامن به کمر زدن ، آستین بالا زدن . ۲ - کنایه از: گریختن و فرار کردن .
فرهنگ عمید
۱. دامن به کمر زدن. ۲. آستین بالا زدن. ۳. [مجاز] گریختن و دررفتن.
فرهنگ فارسی
برمالیدن، دامن بکمرزدن، آستین بالازدن، گریختن، ودرافتادن، کنایه ازکسی که چیزی رابرداردوبرود (مصدر ) ۱ - دامن برمیان زدن و پارچ. ازار و آستین جامه را بالا کردن . ۲ - گریختن از ترس ( چه دامن برمیان زدن دویدن را آسان کند ) .
ویکی واژه
دامن به کمر زدن، آستین بالا زدن. کنایه از: گریختن و فرار کردن.