لغت نامه دهخدا
پری رویان گیتی هامواره
شده بر بزمگاه او نظاره.فخرالدین اسعد گرگانی.ز شاخی خشک گشته هامواره
به شاخی بار او ماه و ستاره.فخرالدین اسعد گرگانی.جوابش داد زرد از پشت باره
به بخت شاه شادم هامواره.فخرالدین اسعد گرگانی.وگر بی آسمان بودی ستاره
فلک بی نور بودی هامواره.فخرالدین اسعد گرگانی.