نکرهم

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَکِرَهُمْ: از آنچه از آنان دید ، بدش آمد ( آن را رفتاری غیر معهود و نا مأنوس دانست . کلمه نکر هم به معنای زیرکی است و هم به معنای امری دشوار است ، که اذهان آن را نمیشناسد لذا به عمل زشت نیز چون نامأنوس با جامعه ی انسانی است منکر می گویند)
ریشه کلمه:
نکر (۳۷ بار)هم (۳۸۹۶ بار)
(بروزن فرس وقفل) نشناختن گویند«نَکِرَالْاَمْرِ: جَهِلَهُ» کار را ندانست. «نَکِرَ الرَّجُلَ:لَمْ یَعْرِفْهُ» یعنی او را نشناخت، انکار نیز بدان معنی است در مصباح آمده: «اَنْکَرْتُهُ اِنْکاراً» یعنی او را نشناختم. انکار به معنی عیب گرفتن و نهی کردن نیز آمده است. . نگارنده گوید: انکار نوعی عدم قبول است. . یعنی چون ابراهیم دید دست فرشته‏ها به طعام نمی‏رسد دانست که فرشته‏اند وطعام نمی‏خورند، از آنها احساس ترس کرد. . برادران یوسف آمده و بر او وارد شدند یوسف آنها را شناخت حال آنکه او را نمی‏شناختند. * نُکْر (بروزن قفل) کار دشواریکه غیرمعروف است. . از آن شهر حساب گرفتیم حسابی شدید و عذابش کردیم عذابی سخت، عذابی که غیرمعروف بود و به نظر نمی‏آمد. . آیا نفس پاکی را کشتی بی آنکه کسی را کشته باشد حقا که کار عجیب و غیرمعروفی کردی؟! * نُکُر: (به ضم - ن - ک) نیز مانند «نُکْر» است که گذشت. . از آنهاروی گردان‏و منتظر روزی باش که خواننده آنها را به چیز سخت و ناشناخته می‏خواند(که شخص آن را ندیده است) * نکیر: به معنی انکار است. . یعنی در آن روز برای شما نه پناهگاهی هست و نه انکاری. نمی‏توانید آنچه را که کرده‏اید انکار کنید زیرا همه چیز روشن و آشکار شده . * . مراد از نکیر وانکار خدا در این آیه و نظیر آن ،عقوبت است . * «مُنْکَر:(به صیغه مفعول) ناشناخته «مقابل معروف» کارمنکر و امر منکر آن است که بقول راغب: عقل سلیم آن را قبیح و ناپسند می‏داند یا عقل در باره آن توقف کرده و شرع به قبح آن حکم می‏کند. منظور از آن در قرآن معصیت است. . باشد از شما امتی که به خیر دعوت می‏کنندو به معروف و کارهای پسندیده (اعم از واجب و مستحب) امر و از معصیت نهی می‏کنند. شاید «من» در «منکم» برای بیان باشد نه تبعیض.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال تک نیت فال تک نیت فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت