ناچرید

لغت نامه دهخدا

ناچرید. [ چ َ ] ( ن مف مرکب ) نچریده. ناچریده. چیزی نخورده. لب از غذا بسته. لب به آشامیدنی و خوردنی نزده :
غریبان که بر شهر ما بگذرید
چماننده پای و لبان ناچرید.فردوسی.

فرهنگ عمید

انسان یا حیوان که چیزی نخورده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال آرزو فال آرزو فال پی ام سی فال پی ام سی فال ارمنی فال ارمنی