قاتی کردن

لغت نامه دهخدا

قاتی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مأخوذ از ترکی قاتماق + کردن فارسی. مزج. خلط. مخلوط کردن. درهم کردن. آمیختن. درآمیختن. رجوع به ترکیب قاطی کردن شود.

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (مص م . ) ۱ - درهم و برهم کردن . ۲ - دیوانه شدن ، اختلال حواس پیدا کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مخلوط کردن درهم کردن .

ویکی واژه

درهم و برهم کردن.
دیوانه شدن، اختلال حواس پیدا کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال جذب فال جذب فال تماس فال تماس فال تک نیت فال تک نیت