فیرنده

لغت نامه دهخدا

فیرنده. [ رَ دَ / دِ ] ( نف ) با ناز خرامنده. || تکبر و افاده کننده. || مسخره کننده. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فیر و فیریدن شود.

فرهنگ معین

(رَ دِ ) (ص فا. ) ۱ - خرامنده ، کسی که با ناز و تکبر راه می رود. ۲ - مسخره کننده .

فرهنگ عمید

کسی که با ناز و تکبر حرکت کند، خرامنده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - با ناز خرامنده ۲ - تکبر و افاده کننده ۳ - مسخره کننده .

ویکی واژه

خرامنده، کسی که با ناز و تکبر راه می‌رود.
مسخره کننده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال ای چینگ فال ای چینگ