لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
غاژیدن
لغت نامه دهخدا
غاژیدن. [ دَ ] ( مص ) برهم زدن پشم یا پنبه و مانند آن. غاژدن.
فرهنگ عمید
پشم یا پنبه را با دست کشیدن و دراز کردن برای ریسیدن، غاژ کردن، غاز کردن.
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال سنجش
فال قهوه
فال احساس
فال انبیا