شکرفنده

لغت نامه دهخدا

شکرفنده. [ ش ِ / ش َ ک َ ف َ دَ / دِ ] ( نف ) لغزنده و به سردرآینده.( از برهان ) ( از ناظم الاطباء ). لغزیدن و بسر درآمدن اسب ، در برهان آورده و شکرفیدن را مصدر آن شمرده ، هردو بدین معنی خطاست ، اصل شکوخ و شکوخیدن است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به شکوخیدن شود. || اسبی که سکندری خورد. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ).

فرهنگ معین

(ش کَ فَ دَ یا دِ ) (ص فا. ) ۱ - لغزنده . ۲ - اسبی که زیاد سکندری می خورد.

فرهنگ عمید

ویژگی اسبی که زیاد سکندری می خورد، به سردرآینده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - لغزنده بسر در آینده . ۲ - اسب سکندری خور .

ویکی واژه

لغزنده.
اسبی که زیاد سکندری می‌خورد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال زندگی فال زندگی فال تاروت فال تاروت