سپهرار

لغت نامه دهخدا

سپهرار. [ س ِ پ ِ ] ( اِ ) کره آتش و آن بالای کره هواست و کره اثیر همان است. ( برهان ) ( آنندراج ). آسمان دنیا. ( ناظم الاطباء ). برساخته فرقه آذرکیوان. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به فرهنگ دساتیر شود.

فرهنگ عمید

۱. اوج آسمان.
۲. [قدیمی] فلک نهم یا کرۀ آتش، طبقۀ بالای هوا، اثیر (دساتیر ).

فرهنگ فارسی

کره آتش و آن بالای کره هواست و کره اثیر همانست

فرهنگ اسم ها

اسم: سپهرار (پسر) (فارسی)
معنی: کره آتش، برساخته فرقه آذرکیوان است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال عشق فال عشق