سنط

لغت نامه دهخدا

سنط. [ س َ ن َ ] ( ع اِ ) نوعی ازدرخت سلم که در مصر روید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قرظ است و عصاره آن اقاقیا است. ( یادداشت مؤلف ).
سنط. [ س ُ ن ُ ] ( ع اِ ) اسناط. ج ِ سناط. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سنط. [ س ِ ] ( ع اِ ) پیوند دست. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

پیوند دست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال امروز فال امروز فال پی ام سی فال پی ام سی فال کارت فال کارت