لغت نامه دهخدا
سندوقس. [ س َ ق ِ ] ( معرب ، اِ ) بلغت یونانی سرنج را گویند. و آن رنگی باشد که نقاشان و مصوران بکار برند و سوختگی آتش را نافع است. ( برهان ) ( آنندراج ). اسرنج. سرنج سلیقون. زرگون. زرقون. زرجون. رصاص محرق. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به الفاظ الادویه ، تحفه حکیم مؤمن و اختیارات بدیعی شود.