زیاندن

لغت نامه دهخدا

زیاندن. [ دَ ] ( مص ) به جان آوردن.حیات دادن. ( ناظم الاطباء ). زندگی دادن : بدانکه روزی دهنده بندگان منم اگر خواهم ترا بمیرانم و اگر خواهم بزیانم. توبه کن. ( قصص الانبیاء ص 100 ).
بفضل خویش مسلمان زیان مرا یارب
بری مکن ز مسلمانی ار بری جانم .سوزنی ( از فرهنگ رشیدی ).رجوع به زی و زیستن شود.

فرهنگ عمید

زندگی دادن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت فال مکعب فال مکعب