رگلمان

لغت نامه دهخدا

رگلمان. [ رِ ل ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) نظم. ترتیب. || دستور. امر. || آیین نامه. نظامنامه.

فرهنگ معین

(رِ لِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - تنظیم ، ترتیب . ۲ - دستور. ۳ - آیین نامه .

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - تنظیم ترتیب . ۲ - دستور ۳ - آیین نامه . توضیح : احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است .
نظم ترتیب دستور امر آیین نامه

ویکی واژه

تنظیم، ترتیب.
دستور.
آیین نامه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال آرزو فال آرزو فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت