روتازگی

لغت نامه دهخدا

روتازگی. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) تازه رویی.( آنندراج ). خوشرویی. گشاده رویی. بشاشت :
به روتازگی گفت شه را سلام
شهش داد پاسخ بعذر تمام.میرخسرو ( از آنندراج ).و رجوع به تازه رویی شود.

فرهنگ عمید

تازه رویی، گشاده رویی.

فرهنگ فارسی

تازه رویی خوشرویی گشاده رویی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم