ذرایع

لغت نامه دهخدا

ذرایع. [ ذَ ی ِ ] ( ع اِ ) ج ِ ذَریعَة. وسایل. وسایط. دست آویزها : شوافع و ذرایع که سیمجوریان را بر دولت آل سامان ثابت است مهمل نگذارند. ( ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی مؤلف ص 79 ). سلطان آن وسائل و ذرایع بنظر قبول ملاحظه فرمود. ( ترجمه تاریخ یمینی چ تهران ص 374 ). من نیز بنده قدیمم و به ذرایع خدمات شایسته ، حقوق ثابت گردانیده ام. ( جهانگشای جوینی ). در مقدّمه مشایعت بندگی دولت و متابعت هواداری اخلاص حضرت به ذرایع متین و وسائل مبین اختصاص یافته بود. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ عمید

= ذریعه

فرهنگ فارسی

جمع ذریعه
( اسم ) جمع ذریعه وسایل وسایط دست آویزها .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ذرایع به وسایل و اسباب رسیدن به حکم شرعی گفته می شود.
ذرایع جمع ذریعه و در لغت به معنای وسیله است. این واژه از اصطلاحات رایج میان علمای اهل سنت است و آنان در معنای اصطلاحی آن اختلاف کرده اند.برخی هم چون " شاطبی " گفته اند: " ذریعة " به معنای وسیله قرار دادن چیز دارای مصلحت برای رسیدن به چیزی که دارای مفسده است ". و یا این که گفته اند؛ ذریعة چیزی است که برای رسیدن به شی ء ممنوع و مفسده دار، وسیله قرار می گیرد.اما بعضی دیگر تعریف بالا را صحیح نداشته و گفته اند: ذریعة به هر وسیله ای گفته می شود ـ چه به مفسده منتهی گردد و چه به مصلحت ـ به همین دلیل، تعریف قبلی را فقط ناظر به " ذرایع محرمة " دانسته اند.
← تعریف بهتر
۱. ↑ الاصول العامة للفقه المقارن، طباطبایی حکیم، محمدتقی، ص ۴۰۸.
فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۴۷۹، برگرفته از مقاله «ذرایع».
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال عشق فال عشق فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت