لغت نامه دهخدا دژوار. [ دُژْ ] ( ص مرکب ) دشوار. دشخوار. مشکل. صعب. سخت. و رجوع به دشوار شود.- دژوارحالی ؛ دشوارحالی. تنگدستی. بی نوایی. و رجوع به دشوارحالی شود.