دودالود

لغت نامه دهخدا

( دودآلود ) دودآلود. ( ن مف مرکب ) دودناک. ( از ناظم الاطباء ). آلوده به دود. پیچیده در دود.
دودآلود. ( اِخ ) نام رودخانه ای درهندوستان. || نام شهری. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

( دودآلود ) دودآلوده، آلوده به دود، آمیخته به دود، تیره رنگ از دود.

فرهنگ فارسی

( دود آلود ) نام رود خانه ای در هندوستان .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم