دماثت

لغت نامه دهخدا

دماثت. [ دِ ث َ ] ( ع اِمص ) نرمی و همواری هر چیز. ( غیاث ). || نرم خویی. ( غیاث ) ( یادداشت مؤلف ).
- دماثت خلق ؛ خوشخویی. نرم خویی. ( یادداشت مؤلف ).
دماثة. [ دَ ث َ ] ( ع اِمص ) نرم خویی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
- دماثة الاخلاق ؛ نرم خویی. ( یادداشت مؤلف ).
|| نرمی و همواری هر چیز. ( آنندراج ). و رجوع به دماثت شود.
دماثة. [ دَ ث َ ] ( ع مص ) نرم خو گردیدن. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || نرمی کردن. ( یادداشت مؤلف ). نرم شدن. ( المصادر زوزنی ).

فرهنگ معین

(دَ ثَ ) [ ع . دَماثَة ] (مص ل . ) نرم خو شدن ، نرم خویی .

فرهنگ عمید

نرم خو شدن، نرم خویی.

فرهنگ فارسی

نرمی و هموادی هر چیز .

ویکی واژه

دَماثَة
نرم خو شدن، نرم خویی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال امروز فال امروز فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال جذب فال جذب