خردنگرش

لغت نامه دهخدا

خردنگرش. [ خ ُ ن ِ گ َ رِ ] ( ص مرکب ) باریک بین بر ضد منافع طرف. تنگ چشم. کم همت. ( انجمن آرای ناصری ): خردنگرش و بزرگ زیان مباش. ( قابوسنامه ). || بیروح. بیهوش. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

کوتاه نظر.

فرهنگ فارسی

(صفت ) خرده بین کوته نظر خردک نگرش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تک نیت فال تک نیت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال راز فال راز