خانجین

لغت نامه دهخدا

خانجین. [ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است جزو دهستان ابجیرودبخش حومه شهرستان زنجان و در 24 هزارگزی جنوب باختری زنجان سر راه عمومی بیجار به زنجان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای مناطق سردسیری و دارای 537 تن سکنه که مذهب آنها شیعه و زبانشان فارسی است ، آب آنجا از رودخانه زرین آباد و چشمه است. محصول آن غلات و بن شن و پیاز و سیب زمینی و انگور و میوه میباشد. شغل اهالی زراعت و گلیم و قالیچه و جاجیم بافی است. راه آنجا مالرو و سر راه نیمه شوسه زنجان به ینگی کند قرار دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

ویکی واژه

دهکده‌ای در شهرستان ایجرود استان زنجان. خانجین ممکن است به دو بخش خان - جین قابل تجزیه باشد؛ و مراد از آن شاید جین باسواد یا دارای سواد باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال اوراکل فال اوراکل فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت