حیاطت
حیاطت. [ طَ ] ( از ع ، مص )نگاه داشتن. حیاطة. ( صراح ). نگهبانی. ( غیاث ). پاس داشتن : و او را در کنف رعایت و حیاطت خویش میداشت. ( ترجمه تاریخ یمینی ). رجوع به حیاطه شود.
حیاطة. [ طَ ] ( ع مص ) نگاه داشتن. حوط. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به حوط و حیاطت شود.
۱. حفظ کردن، نگه داری کردن.
۲. تعهد کردن.
۳. پاسداری، نگه داری.
۱ - ( مصدر ) پاس داشتن نگه داشتن حفظ کردن تعهد کردن . ۲ - ( اسم ) پاسداری نگهداری .