تودریج

لغت نامه دهخدا

تودریج. [ دَ ]( معرب ، اِ ) توریج. تودری. تدرج. تودرج. توذری. ( از دزی ج 1 ص 154 ). دوایی است برای نشاندن آماس ها بکار دارند. ( نزهةالقلوب ). رجوع به تودری و اروسیمون شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال پی ام سی فال پی ام سی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال نخود فال نخود