تغریر

لغت نامه دهخدا

تغریر. [ ت َ ] ( ع مص ) در خطر و هلاک افکندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). در خطر و هلاکت افکندن خود را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نفس و مال خود را به هلاکت افکندن. ( از اقرب الموارد ). مغرور کردن خود راو نفس را هلاک ساختن. ( آنندراج ). || پر کردن مشک را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آهنگ پریدن کردن مرغ و بازو گشادن آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از آنندراج ). || برآمدن دندان کودک ، یقال : غررت ثنیة الغلام ؛ ای طلعت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) به خطر انداختن .

فرهنگ عمید

چیزی را در معرض هلاک قرار دادن، به خطر افکندن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) چیزی را در معرض هلاک گذاشتن بخطر انداختن . جمع : تعزیرات .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تغریر یعنی در معرض خطر قرار دادن.و در مورد بخطر انداختن نفس در فقه سخن رفته داست.
از آن به مناسبت در بابهایی نظیر جهاد و قصاص سخن رفته است.
← حرمت تغریر نفس
۱. ↑ جواهر الکلام ج۲۱، ص۴۷.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۴۶.
...

ویکی واژه

به خطر انداختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش فال امروز فال امروز