تغازل

لغت نامه دهخدا

تغازل. [ ت َ زُ ] ( ع مص ) بایکدیگر عشق برزیدن. ( زوزنی ). عشق ورزیدن. ( دهار ). با هم به غزل سخن گفتن و عشق ورزیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تکلف غزل. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

عشق ورزیدن: بالـله به چنین فصل مباح است نشستن / با طرفه غزالان ز پی عیش و تغازل (قاانی: ۵۱۴ ).

فرهنگ فارسی

با یکدیگر عشق ورزیدن عشق ورزیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال حافظ فال حافظ فال امروز فال امروز فال قهوه فال قهوه