تبستغ

لغت نامه دهخدا

تبستغ. [ ت َ ب َ ت ُ ] ( ص ) مردم فصیح و تیززبان راگویند یعنی مردمی که تند و تیز حرف زنند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) :
گشتم از یمن مدحت شه دین
در سخن بس تبستغ و شیوا.منجیک ( از فرهنگ رشیدی ) ( از فرهنگ نظام ).

فرهنگ عمید

فصیح: گشتم از یمن مدحت شه دین / در سخن بس تبستغ و شیوا (منجیک: شاعران بی دیوان: ۲۱۹ ).

ویکی واژه

فصیح. مردم فصیح و تیززبان را گویند یعنی مردمی که تند و تیز حرف زنند.
گشتم از یمن مدحت شه دین -- در سخن بس تبستغ و شیوا (منجیک)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم