بیمگاه

لغت نامه دهخدا

بیمگاه. ( اِ مرکب ) ( از: بیم ،ترس + گاه ، پسوند مکان ) محل خوف و خطر. ( آنندراج ). محل خطر. جای ترس و بیم. ( ناظم الاطباء ) :
بهر بیمگاهی حصاری کند
ز بهر سرانجام کاری کند.نظامی.ره درین بیمگاه تا مردن
اینچنین میتوان بسر بردن.نظامی.

فرهنگ عمید

جای بیم و ترس.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم