بادروم

لغت نامه دهخدا

بادروم. ( اِ ) بادرونه. بادرنجبویه و ریحان کوهی است. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بادرونه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم