ایات صفت حیاء

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آیات صفت حیاء. آیات صفت حیاء به آیات مشتمل بر صفت حیا در مورد خداوند اطلاق می شود.
در قرآن کریم ، صفت حیا به صورت اثباتی در مورد خداوند استعمال نشده، ولی در دو آیه، به صورت سلبی آمده، یعنی ترک برخی افعال توسط خداوند- به سبب حیا کردن- را مردود شمرده است:
← آیه اول درباره حیاء
سیوطی به علما نسبت می دهد که هر صفتی که اتصاف خداوند به آن به نحو حقیقت ، محال باشد، در صورت استعمال در نصوص بایستی به لوازم آن صفت- که اختصاص به ممکنات و موجودات مادی ندارد- تفسیر گردد. وی کلام فخر رازی در این مورد را چنین حکایت می کند: همه اعراض نفسانی - یعنی رحمت و فرح و سرور و غضب و حیاء و مکر و استهزاء- دارای مبادی و غایات هستند، مثلا مبدا غضب، غلیان خون در قلب است، و غایت آن، اراده ضرر رساندن به فرد مورد غضب است، پس لفظ غضب در حق خداوند بر مبادی آن، یعنی غلیان خون در قلب حمل نمی شود، بلکه بر غرض آن- که اراده اضرار است- حمل می شود، و همچنین، مبدا حیاء- یعنی انکسار حاصل در نفس- در مورد خداوند منتفی است اما غرض و غایت آن- که همان ترک فعل است- در مورد خداوند هم جاری است. پس وقتی می گوییم خداوند از فلان کار حیا می کند یعنی آن را انجام نمی دهد.
دیدگاه صاحب کتاب التحقیق
صاحب کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم هم پس از نقل کلمات اهل لغت در هم ریشه بودن استحیاء و حیات، استحیاء را به معنای حفظ نفس از ضعف و نقص، و دوری از عیب و هر نوع زشتی، و طلب سلامتی و مطلق حیات، و ضد وقاحت می داند، و در باره دو آیه فوق می گوید: از آنجا که حق، دارای کمال و سلامت و حیات است، و هیچ نقطه ضعف و عیبی در آن نیست که موجب استحیاء گردد، پس استحیاء در مورد ترک حق روا است نه در ذکر حق.
سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۳، ص۲۳.
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم