لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
اژندیده
لغت نامه دهخدا
( آژندیده ) آژندیده. [ ژَ دی دَ / دِ ] ( ن مف ) بملاطکرده.
فرهنگ عمید
( آژندیده ) سنگ یا آجر که ملاط روی آن کشیده شده، به ملاط کرده.
فرهنگستان زبان و ادب
آژندیده
{cemented} [زمین شناسی] ویژگی سنگ یا مادۀ حاصل از آژندش
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال نخود
فال پی ام سی
فال تاروت
فال سنجش