اویشه

لغت نامه دهخدا

( آویشه ) آویشه. [ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) آویشن. سعتر :
آویشه خوری چو نیم مثقال
بیرون برد از تن تو بلغم
نیکو بود از برای معده
قوت یابد از او جگر هم
فارغ کندت ز درد سینه
تشویش سپرز را کند کم.یوسفی طبیب.

فرهنگ فارسی

( آویشه ) ( اسم ) نوعی گیاه از تیر. نعناعیان با گلهای سفید یا گلی برگهای کوچک متقابل بیضوی و نوک تیز بدرازی یک سانتیمتر صعتر سعتر پودین. صحرایی یا آویشن شیرازی یا آویشن کوهی مزرنگوش وحشی

فرهنگ اسم ها

اسم: آویشه (دختر) (فارسی)
معنی: آویشن، گیاهی علفی و معطر از خانواده نعناع با شاخه های فراوان و گلهای سفید یا صورتی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن