انداییدن

لغت نامه دهخدا

انداییدن. [ اَ ] ( مص ) انداویدن. ( ناظم الاطباء ). || اندودن. کاهگل گرفتن ( بام ، دیوار ).گل مالیدن. ( فرهنگ فارسی معین ). کهگل کردن بر دیوارو آلودن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || طمع کردن. || آرزومند شدن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(اَ دَ ) (مص م . ) اندادیدن ، اندودن . گِل مالی کردن .

فرهنگ عمید

۱. اندودن، کاهگل کردن بام یا دیوار، گِل مالی کردن.
۲. آلوده کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - اندودن کاهگل گرفتن ( بام دیوار ) گل مالیدن .

ویکی واژه

اندادیدن، اندودن. گِل مالی کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال نخود فال نخود فال ارمنی فال ارمنی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی