الفینه

لغت نامه دهخدا

الفینه. [ اَ ن َ ] ( اِ ) آلت مردی. ( فرهنگ جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( فرهنگ شعوری ). آلت تناسل و آنرا الفیه نیز گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
حکیم نورده را علتی پدید آمد
که راحت از سر الفینه کلان باشد .سوزنی ( از جهانگیری ).

فرهنگ معین

(اَ نِ یا نَ ) (اِ. ) آلت مردی ، نره ، احلیل .

فرهنگ فارسی

الفیه: آلت تناسل، آلت مردی

ویکی واژه

آلت مردی، نره، احلیل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال ای چینگ فال ای چینگ فال عشقی فال عشقی فال آرزو فال آرزو