السیف الربانی فی عنق المعترض علی الغوث الجیلانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] السیف الربانی فی عنق المعترض علی الغوث الجیلانی، اثر محمد بن مصطفى بن عزوز مکى. این رساله به همراه سه رساله دیگر در کتابی به نام سر الأسرار و مظهر الأنوار فیما یحتاج إلیه الأبرار به چاپ رسیده است.
این رساله، داراى دو باب و یک خاتمه است.
قصه تدوین این رساله که داراى یک مقدمه، دو باب و یک خاتمه است، چنین است:
یکى از دوستان مؤلف، رساله اى را نزد او مى آورد که در آن، اتصال نسب شیخ عبدالقادر به اصل نبوى نفى شده و مقامات و کرامات وى انکار گردیده و به اولاد و احفاد و خواص پیروان وى تعرض شده و افادات نفیس او، مورد توجیهات ناروا قرار گرفته است. مؤلف، خشمگین و نگران شده و همچون کسى که در برابر دزدى مهاجم برمى خیزید، بپاخاسته و با خود گفته: «شل باد دست کسى که گردن این سرکش را با شمشیر دانش نزند» و پس از استخاره و مشورت با یکى از اساتید و بزرگان زمان خویش، به تألیف این کتاب همت گمارده است.
باب اول، درباره نسب شیخ و خاندان وى است. در این باب، شیخ، از طرف پدر، منتسب به امام حسن(ع) و از طرف مادر، منتسب به امام حسین(ع)، خوانده شده است.
باب دوم، در مورد حال و طریقه شیخ است. نویسنده، در این باب، با تمسک به اقوال برخى از بزرگان، افراد را از انکار بر صوفیان برحذر مى دارد؛ اقوالى از این دست: «حرام است بر هر خردمندى که نسبت به احدى از اولیاى الهى بدگمان شود و لازم است که تا زمانى که به درجه آنها نرسیده، گفتار و کردار آنها را توجیه و تأویل نماید و تنها افراد کم توفیق از این کار ناتوانند».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم